به گزارش گروه خبرنگاران افتخاری خبرگزاری دانشجو از بیرجند، مجتبی خسروی، اینجا میدان امام (ره) بیرجند است٬ محل شروع راهپیمایی ۲۲بهمن. با خودم فکر میکنم امروز چه اتفاقی خواهد افتاد. میتوانم حدس بزنم اما چشم انتظارم تا باچشمان خودم دوباره ببینم. دوباره ببینم چقدر جمعیت آمده و با چه شور وحالی شعار سرمیدهند، مردم لحظه لحظه از اطراف به سمت میدان میآیند.
لحظه به لحظه برجمعیت افزوده میشود٬ عدهای با دوستانشان میآیند و عدهای دیگر میآیند تا به دوستانشان بپیوندند و درطول راهپیمایی هم صدا باهم شعار بدهند. مدارس درصفوف منظم و باسردادن شعار به سمت میدان امام میآیند. بعضی از مدارس با لباسهایی متحد الشکل عکسهایی از امام ورهبری را بدست دارند و در کنار دیگر مردم به سمت میدان حرکت میکنند، وعدهای دیگر پرچمهایی دردست دارند و باحنجرههای کوچکشان چنان با احساس پاک و محکم شعار میدهند که قلب آدم را منقلب میکند.
این صحنهها مرا یاد داستان حضرت ابراهیم میاندازد، انگار همان صحنه است و ابراهیم صدایشان کرده از هر جایی سر میرسند و دوباره احیا میشوند. دوباره جاری میشوند همانند چشمههای خروشان ٬زلال و گوارا احیا میشوند و به گلستانی پرنشاط تبدیل میشوند ک دلهای وابسته به انقلاب و اسلام را بهاری میکند، به راستی بوی بهار حق طلبان میآید. هرسال پرشورتر از هرسال اجتماع میکنند و راستی مردم اینگونه چرا شعار سرمی دهند؟
جواب این سوال شاید آسان است و شاید سخت. برای آنها که چشم بینا دارند و درست میاندیشند و به وعدههای الهی اعتماد دارند جوابش آسان است و آن تحقق وعدههای الهی است و اینجاست که بوی حضور مولا و آقایمان امام عصر (عج) به مشام میرسد. جواب سوال برای آنهایی سخت است که فقط زندگی مادی دنیا را میبینند و چشم امیدی به آخرت ندارند.
حال چه فرق میکند این انسان مادی گرا غنی باشد یا نباشد. چشمها را باید شست جور دیگر باید دید... ساعت به ۹: ۳۰که میرسد موج عظیمی از جمعیت در خیابانها به حرکت درمی آیند ومتحد و همصدا شعارهای ضد استکباری سر میدهند.
تمرکز شعارها برضد اسرائیل و آمریکا و حمایت از ولایت فقیه و رهبری معظم انقلاب اسلامی است. درمسیر راهپیمایی بعضیها انگار خواب ماندهاند یا نتوانستهاند بیایند. از پنجره ساختمانها سرک میکشند و جمعیت را بزرگتر میبینند که یکپارچه شعار میدهند.
کم کم به سمت مسیر انتهایی راهپیمایی میرویم، میدان قدس محل تجمع مردم در انتها و محل قرائت بیانیه پایانی است، میتوان احساسات متفاوت را از چهرههایشان خواند، مکان ایراد سخنرانی مملو از حضور گسترده مردم است که ایستادهاند و اجرای برنامهها وسخنرانی را تماشا میکنند.
در مسیر راهپیمایی مسئولانی را میبینی که پا به پای مردم حضور دارند اما کاش یادمان بماند که این مردم چگونه وفاداری و ثبات قدم خودرا ثابت کردهاند. کاش جلوی میز ریاستمان یک عکس یادگاری از حضور این مردم که بعضیهایشان ساعاتی قبل از شروع مراسم انتظار میکشیدند راداشته باشیم تا وقتی به اتاقمان آمدند و سلام کردند طوری جواب سلامشان را ندهیم که دلشکسته شوند و یا اگر خواستیم گرهی از مشکلاتشان را بگشاییم لقمه را دور سر نگردانیم و برای حل گرفتاریهایشان بر آنها منت نگذاریم.